تیتر20 - منطقه آزاد ماکو با وسعتی گسترده و جایگاهی بیهمتا در جغرافیای سیاسی و اقتصادی کشور، از همان آغاز تأسیس به عنوان نزدیکترین دروازه ایران به اروپا شناخته شد.
این منطقه که در نقطه تلاقی سه کشور ترکیه، جمهوری آذربایجان و ارمنستان قرار گرفته، میتواند شاهراهی برای تجارت بینالمللی، سرمایهگذاری خارجی و گردشگری باشد.
با این حال، پرسش اصلی این است که چرا با وجود چنین موقعیتی، ماکو هنوز نتوانسته نقش واقعی خود را در توسعه ملی ایفا کند؟
چالشهایی که از ضعف زیرساختها گرفته تا بیثباتی مدیریتی و ناهماهنگی نهادی را دربر میگیرد، سایه سنگینی بر فرصتهای این منطقه انداخته است.
اکنون بیش از هر زمان دیگری این دغدغه مطرح میشود که اگر سیاستگذاریها و مدیریت در مسیر درستی قرار نگیرند، ماکو از یک فرصت استثنایی به یک ظرفیت سوخته بدل خواهد شد.
از سویی یکی از جدیترین چالشهای ماکو، بلاتکلیفی در ساختار مدیریتی است. سازمان منطقه آزاد ماکو از یکسو به دنبال جذب سرمایه و توسعه است و از سوی دیگر، دستگاههای ملی و استانی هر یک بخشی از قدرت تصمیمگیری را در دست دارند.
این ناهماهنگی نهادی باعث شده بسیاری از پروژهها در پیچوخم اداری متوقف شوند یا به کندی پیش بروند. تغییرات سریع در مدیریت سازمان، بیثباتی سیاستگذاری را تشدید کرده و نگاه بلندمدت به توسعه را از دستور کار خارج کرده است.
نتیجه این وضعیت، شکلگیری نوعی سرخوردگی میان فعالان اقتصادی است که سرمایه خود را به جای ماکو، به استانها یا حتی کشورهای همسایه منتقل میکنند.
پرسش کلیدی این است که منطقه آزادی که برای استقلال و چابکی در تصمیمگیری طراحی شده، چرا تا این اندازه گرفتار مداخلات و ناهماهنگیهاست؟ پاسخ را باید در ضعف حکمرانی و نبود استراتژی واحد جستوجو کرد؛ ضعفی که اگر اصلاح نشود، آینده ماکو را بیش از پیش مبهم خواهد کرد.